English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 303 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
out post U نگهبان
out post U نگهبانی
out post U پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
post U پست
post U چاپار
post U نامه رسان پستچی
post U مجموعه پستی
post U بسته پستی
post U سیستم پستی پستخانه
post U صندوق پست تعجیل
post U عجله
post U ارسال سریع پست کردن
post U تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post U پست نظامی
post U پاسگاه
post U مقام مسئولیت
post U شغل
post U اگهی کردن اعلان کردن
post U بدیوار زدن
post U پایگاه
post U پادگان قرارگاه
post U محل ماموریت موضع
post U گماردن نگهبان قرار دادن
post U مربوط به پست
post U چوب تقویت
post U جرز
post U تیرعمودی
post U تیر
post U دیرک ستون
post U پست کردن
post U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post U ستون
post U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- U پست
post- U چاپار
post- U نامه رسان پستچی
post- U مجموعه پستی
post- U بسته پستی
post- U سیستم پستی پستخانه
post- U صندوق پست تعجیل
post- U عجله
post- U ارسال سریع پست کردن
post- U تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- U پست نظامی
post- U پاسگاه
post- U مقام مسئولیت
post- U شغل
post- U اگهی کردن اعلان کردن
post- U بدیوار زدن
post- U پایگاه
post- U پادگان قرارگاه
post- U محل ماموریت موضع
post- U گماردن نگهبان قرار دادن
post- U مربوط به پست
post- U چوب تقویت
post- U جرز
post- U تیرعمودی
post- U تیر
post- U دیرک ستون
post- U پست کردن
post- U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- U ستون
post- U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post natal U واقع شونده پس از تولد
post-natal U واقع شونده پس از تولد
post-mortem U پس از مرگ
post-mortem U coroner
post-mortems U پس از مرگ
post-mortems U coroner
lamp post U تیر چراغ
lamp post U تیر لامپا
lamp post U تیر چراغ برق
lamp-post U تیر چراغ
lamp-post U تیر لامپا
lamp-post U تیر چراغ برق
post office U پستخانه
post office U اداره مرکزی پست
post office U محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
post offices U پستخانه
post offices U اداره مرکزی پست
post offices U محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
command post U پست فرماندهی
command post U پاسگاه فرماندهی
action post U هدف در سمت چپ یا راست
advance command post U پاسگاه رده جلو
advance command post U پاسگاه فرماندهی جلو
aiming post U شاخص
aiming post U شاخصهای نشانه روی
aiming post light U چراغ شاخص
aiming post sleeve U غلاف شاخص
aiming post sleeve U روپوش شاخص
ambulance basic relay post U پست مبنای کنترل ستون امبولانسها
ambulance control post U پست یا پاسگاه کنترل امبولانسها
Other Matches
ex post U واقعی
ex post U عملی
ex post U بوقوع پیوسته
ex post U به اعتبار گذشته
last post U شیپورعزا
first post U شیپور خبر شبانه
last post U شیپور خاموشی
the post has come U پست رسید
the post has come U پست وارد شد
Would you post this for me, please? U ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
to post up U مطلع کردن کامل دادن به
to post up U تکمیل کردن
the post has come U پست امد
sentry post U پاسگاه
post property U اموال پادگان
post of duty U پاسگاه
post processing U پس پردازی
post obit U بعد ازفوت
post obit U قابل اجرا پس از مرگ
post oral U پشت دهنی
post order U حواله پستی
post paid U که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post race U مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post restante U پست رستانت
post road U جاده پستی
post processor U پس پردارنده
post processor U پس پرداز
post processing U پس پردازش
post restante U پست رستان
post position U محل اسب در شروع
post road U جاده چاپارخانه دار
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post property U اموال پادگانی
post script U SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post parade U رژه اسبها تا محل شروع
post nuptial U بعد از ازدواج
post hoc U پس از این
post haste U بسرعت شتاب فراوان
post haste U با شتاب فراوان
post glacial U تازه
post glacial U وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post general U رئیس کل پست
post general U رئیس اداره پست
post flight U بعد از خاتمه پرواز هواپیما
post flight U بعد از پرواز
post flag U پرچم میدان صبحگاه
post flag U پرچم پادگانی
post fix U در پایان واژه چسباندن
post exilic U وابسته به پس از جلای بابل
post horse U اسب چاپاری
post hostilities U بعد از خاتمه درگیریها
post hostilities U بعداز خاتمه مخاصمات
post multiplication U پس ضرب
post free U بدون نیاز به تمبر زدن
post mortem U پس از واقعه
post mortem U پس از مرگ
post mortem U پس از واقع
post meridiem U پس از نصف النهار
post meridiem U بعداز فهر
post meridian U بعد از فهر
post matter U محمولات پستی
post matter U چیزهای پستی
post juvenal U بعد از جوانی
post indexing U فهرست سازی بعدی
post indexing U شاخص گذاری بعدی
post exchange U فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
post strike U بعد از اجرای تک
king-post U شاه تیر
finishing post U پستانتهایی
distance post U قرارگاهمحلمسابقه
centre post U قسمتبدونآرایش
post-war U پس از جنگ
post-industrial U فراصنعتی
post-industrial U پسصنعتی
post-boxes U صندوق پست
post-box صندوق پست
winning post U تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
winning post U تیر مقصد
whipping post U تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
newel post U تیرعمودیپایهنرده
post binder U پوشهپوستی
post lantern U فانوسخیابان
hanging-post U [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hammer-post U تیر عمودی
door-post U [تیر عمودی در]
crown-post U تیرک عمودی
corner-post U [پایه ایستاده در سنگ نبش]
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting U پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office? U پستخانه کجاست؟
staging post U محلآمادهسازی
border post U ساختمانمرزبانی
ring post U لبهزمینبوکس
post mill U آسیابنصبشده
to stand to one's post U درجایاماموریت خود ثابت ماندن
rotational post U شغل نوبتی
relay post U پست رابط پست واسطه
relay post U پست رابط ستون
railing post U میله نرده
quota post U پست دایمی
quota post U شغل دایمی
queen post U عصا
post union U اتحاد پستی بین المللی
post town U شهری که پستخانه مستقل دارد
post time U زمان شروع اسبدوانی
post test U پس ازمون
post tensioning U پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
rotational post U شغل در چرخش
rudder post U ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
safety post U پایه ایمنی
take this letter to the post U این نامه راببرید به پستخانه
stern post U ستون پاشنه ناو
starting post U تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
starting post U تیرمبدا
sign post U تابلو راهنما
side post U قائمه
side post U باهو
side post U بائو
send it by post U با پست انرا بفرستید
samson post U تیر یدک کش قایق
sampson post U ستونک شاهین
sampson post U پایه شاهین
post strike U بعد از تک هوایی
kings post U دکل اصلی بار
guide post U نشان راه
guard post U پایه نگهبان
gate post U تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
fuse post U پست فیوز
fuse post U برن فیوز
fuse post U اتصال فیوز
guide post U میل
guides post U فرمان راهنماها به جای خود
king post U ستون جرثقیل
king post U قطر شاغولی میان خرپا
king post U عصا
king post U تیر بزرگ عمودی شیروانی شاه تیر
post deflection U الکترد شتابده ثانوی
hand post U پنجه راهنما
gun post U سوراخ محل استقرار لوله توپ
gun post U مزغل توپ یا تفنگ
guides post U نفر هادی مستقر شوید
from pillar to post U ازیک وسیله به وسیله دیگر
from pillar to post U ازیک دربدردیگر
ex post facto U شامل اصول گذشته
door post U تیرعمودی
door post U پایه درب
door post U قائمه درب
corner post U محل کرنر
by return of post U با نخستین پست
binding post U پیچ اتصال
ex post saving U پس انداز
ex post saving U واقعی
from pillar to post U از این ستون بان ستون
forward post U پستهای دیده ور جلو
forward post U پست استراق سمع جلو
finger post U تیرپنجه دار راهنمای جاده
finger post U تیر راهنما
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
post classical U در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
post chaise U کالسکه پست
ex post facto U عطف بماسبق
post card U کارت پستال
post builder U قطب ساز
post boy U نامه بر
post boy U برید
post code U کد پستی
post communion U دعای بعد از عشاء ربانی
post entry U ثبت پس از موقع
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
post dormitum U پس خواب
post diluvian U زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
post date U پیش تاریخ کردن
post date U تاریخ اینده گذاشتن
post costal U پشت دندهای
post bag U خرجین
observation post U پست دیدبانی
negative post U قطب مدار منفی
marker post U لبه نما
listening post U پست شنود
listening post U پست به گوش
listening post U پست استراق سمع
knight of the post U کسیکه معاشش ازگواهی دروغ دادن فراهم میشد
kings post U شاه دکل
fire post U جایگاه اتش نشانی
parcel post U بسته پستی
parcel post U دفتر امانات پستی
post and rail U مانع در پرش اسب 4 تیر افقی و 2 تیر عمودی
positive post U قطب مدار مثبت
post bag U کیسه نامههای پستی
post bag U کیف پستی
post attack U بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
I remembered to post the letters . U یادم بود که نامه ها را پست کنم
A post - dated check . U چک مدت دار ( وعده دار )
post-insulated connection U پس از پیوند عایق دار شده
post drilling machine U دستگاه مته ستونی
post hole auger U مته دستی
post transition metals U فلزات پس واسطه
he made a p or post of money U پول هنگفتی دراورد
post implementation review U ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com